تاریخچه کولین
اولین بار کولین در سال 1849 از صفرای خوک جدا شد. ولی نقش آن در تغذیه تا زمان کشف انسولین (دهه 1930) شناخته نشد.
در آن زمان تجزیه چربی در کبد به واسطه وجود انسولین جدا شده از سگ مشاهده شده بود و همچنین این واقعیت که تجزیه چربیها نه تنها بوسیله لوزالمعده بلکه با وجود لستین نیز بهبود مییابد. سپس محققین گزارش کردند که کولین اثر "لیپوتروپیک" (ممانعت کننده تجمع چربی در کبد) در موشهایی که با کلسترول یا پروتئین زیاد تغذیه شده بودند، داشته و آنها را در مقابل عارضه کبد چرب محافظت میکند.
|
کولین کلراید یک ماده مغذی مهم |
کولین کلراید یا تری متیل 2-هیدروکسی اتیل آمونیوم کلرید یک ماده مغذی ضروری برای رشد مطلوب حیوانات خصوصاً طیور، خوک و حیوانات خانگی است. کولین بعنوان یک ویتامین طبقهبندی میشود و متعلق به گروه ویتامینهای B است ولی نقش کوآنزیمی ندارد. محلول در آب بوده و به آن ویتامین 4B نیز گفته میشود. اما کولین بیشتر شبیه به یک اسیدآمینه یا اسید چرب ضروری عمل میکند. براساس فعالیت بیولوژیکی که دارد، در طبقهبندیهای مواد مغذی قرار نمیگیرد، گرچه طبقهبندی آن تقریباً به اندازه درک عمل بیولوژیکی آن اهمیت ندارد. کولین با متابولیسم و سنتز گلیسین، بتائین، سیستئین، سرین، متیونین و بسیاری از ترکیبات بیولوژیکی که محتوی عامل متیل هستند، ارتباط دارد.
اعمال متابولیکی کولین عبارتند از:
1- بخش مهمی از فسفاتیدیل کولین و فسفوکولین است و حدود 80-70% کل فسفولیپیدها را در بدن تشکیل میدهد.
2- ضروری در ساخت، تنظیم و نگهداری غشاء کامل و متخلخل سلول است. بعلاوه سبب بلوغ طبیعی غضروف استخوان و جلوگیری از پروزیس در جوجه گوشتی میشود.
3- نقش حیاتی در حمل و نقل و متابولیسم چربیها دارد. از این رو از تجمع غیرطبیعی چربی در کبد که عارضه «کبد چرب» نامیده میشود جلوگیری میکند.
4- بخش ضروری در تشکیل استیل کولین می باشد که عامل انتقال پیامهای عصبی در سیستم اعصاب سمپاتیک است و سبب نمو مغز میشود.
5- کولین منبع گروههای متیل آزاد است که ضروری برای اعمال بیولوژیکی متعددی از جمله تشکیل متیونین میباشد.
کولین دربسیاری از موادغذایی یافت میشود و مقدار آن استاندارد و بوسیله انجمن ملی تحقیقات (NRC) گزارش شده است. ولی تفاوتهایی در قابلیت دسترسی و مقدار کولین در موادغذایی وجود دارد که به خاطر اختلاف در شرایط رشد گیاه نظیراقلیم، رقم، خاک، محل، کود و سایر فعالیتهای زراعی است. اخیراً کوششی جهت بررسی مجدد و دستیابی اطلاعات هرچه بیشتر در این زمینه صورت گرفته است. شرکت بالکم نیز عهدهدار ارزیابی سطح کولین دربرخی مواد اولیه خوراک که به طور معمول استفاده میشوند، گردید. هدف بررسی این بود که آیا پیشرفتهایی که در فرآیند آزمایشات آنالیز و یا تغییراتی که سبب بهبود ژنتیکی محصولات و یا روشهای فرآیندسازی موادغذایی شده ممکن است اطلاعات قبلی سطح کولین مواد اولیه خوراکی را تغییر داده باشد؟ از این رو موضوعی که عملاً برای سالها نادیده گرفته شده بود با برخی دیدگاههای جالب توجه در نظر گرفته شد.
این تحقیقات هنوز در حال پیشرفت هستند و سایر مواد اولیه نیز میبایست مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند. شرکت بالکم نیز خواهان سهیم شدن دراین تحقیق است. لذا نمونههایی از کنجاله سویا SBM و ذرت از تولیدکنندگان خوراک درسراسر آمریکا جمعآوری وبرای اندازهگیری سطح کولین کلراید نمونهها را در آزمایشگاه R&D ( تحقیق و توسعه ) در New Yorkآنالیز کرد. علاوه بر آن این آزمایشات بوسیله آزمایشگاه مستقل دیگری تأیید شدند.
نمونه های کنجاله سویا، که از سراسر آمریکا جمع آوری شدند، مقدار کولین آنها به طور قابل توجهی پائین تر از آنچه که در NRC ذکر شده است ، بود. مقدار گزارش شده در NRC خارج از محدوده اطمینان 95% قرار می گیرد. بدین معنی که سطح کولین در NRC زیاد تخمین زده شده است. ولی نتایج آنالیز در مورد ذرت مشابه مقدار ذکر شده در NRC طیور است. با این وجود مقدار کولین ذرت در NRC بیشتر از همه نمونه هائی است که شرکت بالکم جمع آوری کرده است (جدول 1).
بالکم این تحقیقات را ادامه خواهد داد و این ملاحظات را در صنعت طیور در نظر خواهد گرفت و قصد دارد نمونه های خوراک بیشتری برای درک بهتر سطح کولین در خوراکهای معمول مورد بررسی قرار دهد.
چگونگی تأمین کولین
کولین در حیوانات هم از طریق جیره و هم بوسیله سنتز در بدن فراهم میشود. با این وجود نیاز مطلقی برای کولین در جیره برای اپتیمم سلامت و عملکرد همه حیوانات وجود دارد. بطور مثال جوجهها تا حدود 13 هفتگی نمیتوانند در بدن خود کولین سنتز کنند.
این بدین مفهوم است که گرچه مواد اولیه طبیعی خوراک محتوی مقادیر مشخصی از کولین هستند اما این مقدار نمیتواند احتیاجات حیوان را برای رشد سریع تأمین کند. از این رو افزودن کولین کلراید یه جیره راحتترین و اقتصادیترین راه تأمین نیاز کولین است.
مقایسه کولین و بتائین
1- آیا بتائین میتواند کاملاً جایگزین کولین شود؟ خیر
2- آیا بعنوان دهنده متیل، بتائین بهتر از کولین است؟ خیر
3- آیا کولین یک منبع اسمولیت (Osmolyte) نیست؟ خیر
4- آیا بتائین بیشتر از کولین در افزایش گوشت سینه موثر است؟ خیر
کولین کولین
یک ماده مغذی ضروری و مرتبط با بتائین یک انتخاب عالی نسبت به بتائین در خوراک
بتائین چیست؟
بتائین محصول جانبی فرآیند چغندرقند است که قابلیت دسترسی آن میتواند متغیر باشد. بتائین ترکیبی است که مستقیماً با کولین در ارتباط است و طی اکسیداسیون کولین، اولین محصولی است که تشکیل میشود .
هنگامیکه نیاز کولین از طریق جیره تأمین نشود، حیوان قادر است از متیونین برای تولید کولین جهت فعالیتهای ضروری استفاده کند. در صورت وجود کولین مازاد بر نیاز، چون بدن قادر به ذخیره آن نیست، اکسید شده و به بتائین تبدیل میشود. بنابراین همه کولین در بدن مورد متابولیسم قرار گرفته و در مسیرهای بیوشیمیایی استفاده میشود. اکسیداسیون کولین فرایندی است که تولید انرژی میکند و یکی از منابع عمده گروه متیل در مسیر سنتز متیونین در حیوانات است (Garrow,2007).
هم ترازی شیمیایی کولین و بتائین
یک کیلوگرم بتائین 47% = 75/0 کیلوگرم کولین کلراید 75%
کولین و بتائین هر دو دارای سه گروه متیل هستند و بعنوان یک منبع اسمولیت در حفظ حجم سلول نقش دارند. پتانسیل آنها بعنوان دهنده متیل در ساخت متیونین براساس وزن مولکولیشان قابل محاسبه است. وزن مولکولی کولین، کولین کلراید (CC) و بتائین به ترتیب 2/104، 6/ 139 و2/117 است (جدول2). این بدین معنی است که با هر واحد کولین کلراید 100% ، 6/74% و هر واحد بتائین، 9/88% کولین فراهم میشود. بنابراین 34/1 کولین کلراید برابر 12/1 بتائین در فراهمی (همان مقدار) کولین است. محاسبه این اختلاف در سطح کولین و بتائین محصولات تجارتی به این صورت است که به عنوان دهنده متیل، تغذیه 75/0 واحد کولین کلراید 75% برابر با یک واحد بتائین 47% است .
آیا بتائین میتواند کاملاً جایگزین کولین شود؟
خیر، نیاز مطلقی برای کولین وجود دارد که بتائین نمیتواند جانشین آن شود. بعلاوه بتائین فقط 2 مورد از اعمال کولین را قادر است انجام دهد. آزمایشاتی در این زمینه انجام گرفته است:
مقایسه تغذیه ای کولین و بتائین در رشد جوجههای گوشتی
کارآیی این دو ترکیب را میتوان هنگامیکه کولین تنها در سطح نیاز پایه برای تأمین احتیاجات ضروری حیوان در جیره وجود دارد، مقایسه کرد. در آزمایشی که توسط Dilger و همکاران (2007) انجام شد، جیره شاهد حاوی هیچگونه کولین قابل دسترس برای جوجههای جوان نبود وبرای تأمین نیاز، سطوح مختلف بتائین و کولین به آن افزوده شد. هنگامیکه جیره محتوی 412 میلیگرم در کیلوگرم کولین بود. افزودن 1000 میلی گرم در کیلوگرم بتائین سبب حداکثر رشد در جوجههای گوشتی شد. در مقابل وقتی که هیچگونه بتائینی به جیره افزوده نشد، تنها زمانی رشد جوجهها به حداکثر خود رسید که جیره محتوی 712 میلیگرم در کیلوگرم کولین بود. بنابراین 1000 میلی گرم بتائین در کیلوگرم جیره فقط موجب صرفهجویی 310 میلی گرم کولین مکملی در کیلوگرم جیره میشود. این نشان میدهد که کولین مکملی 2/3 برابر کارآمدتر از بتائین مکملی در افزایش رشد جوجههای گوشتی است.
مقایسه تغذیه ای کولین و بتائین در تولید گوشت سینه
دو آزمایش مستقیماً جهت مقایسه اثر کولین و بتائین در تولید گوشت سینه جوجههای گوشتی انجام گرفته است (Waldroup وهمکاران 2005و 2006). در این دو آزمایش 1000 میلیگرم در کیلوگرم کولین و یا بتائین به جیرههای استاندارد 5 کارخانه مهم آمریکا افزوده شد و مشخص شد که هم کولین و هم بتائین سبب افزایش وزن سینه میشوند. اما در هر دو تحقیق کولین اثر بیشتری ( بطور میانگین 3/4%) در تولید گوشت سینه در جوجههای گوشتی کمتر از 50 روزه داشت .
سخت گیری و توجه به واردات طیور نه فقط به خاطر ترس از باکتری هائی نظیر سالمونلا است بلکه به این خاطر است که اگر طیور چینی به نحو ویژه ای فرایند نشوند می توانند منبع آنفولانزای مرغی باشند که سلامت مردم را به مخاطره می اندازد.
مشکلات کیفی عمدی
کشف تقلب در محصولات کولین کلراید از سال 2002 آغاز شد و تا به امروز نیز ادامه دارد. یک آزمایش متداول برای تعیین مقدار کولین کلراید ، تیتراسیون یون کلرید است که با افزودن نمک های کلرید نظیر KCL ، MgCl2 ، NH4Cl و غیره به محصول کولین کلراید، مقدار کلرید و در نتیجه بطور اشتباه مقدار کولین کلراید بسیار زیاد تعیین می شود.
برای مثال، یک شرکت ممکن است 35% کولین کلراید را با یک نمک کلرید، نظیر کلرید آمونیوم NH4Cl ترکیب کند و به عنوان کولین کلراید 60% به فروش برساند. این محصول تقلبی به راحتی با آزمایش اسیدپرکلریک که فقط مقدار کلرید را اندازه گیری می کند نه مقدار کولین را، مورد قبول واقع می شود و به عنوان کولین کلراید 60% بر اساس میزان کلرید آن آزمایش می گردد. در صورتیکه این محصول تحت آزمایش کروماتوگرافی تبادل کاتیونی، پذیرفته نخواهد شد زیرا این آزمایش مقدارکولین را اندازه گیری میکند .
در این صورت، آزمایش نشان می دهد که کولین کلراید تقلبی محتوی 35% کولین است نه 60% کولینی که انتظار می رود.
برای درجه بندی و تأ یید مقدار کولین کلراید 4 آزمایش قابل انجام است.
1- روش Volhardt یا Mohr ، اندازه گیری کلرید از طریق تیتراسیون AgNO3
2- روش اسیدپرکلریک، اندازه گیری کلرید از طریق تیتراسیون HClO4
3- روش مقایسه رنگ Reinecke ، اندازه گیری کولین از طریق مقایسه رنگ نمک
4- روش کروماتوگرافی یونی(تترافنیل بورات سدیم ) اندازه گیری همه یون های باردار مثبت، از جمله کولین
روش Volhardt واسیدپرکلریک در تعیین کولین اختصاصی نیستند. روش کروماتوگرافی یونی اختصاصی تر است ولی نتایج آنالیز می تواند تحت تأثیر وجود بعضی از کاتیون ها مانندK+ و NH4+ قرار گیرد. روش نمک Reinecke کاملاً برای کولین کلراید اختصاصی است. انجمن ملی مواد اولیه خوراک آمریکا NFIA: National Feed Ingredients Association ) ) روش مقایسه رنگ Reinecke را به عنوان استاندارد در تعیین کولین موجود در کولین کلراید گیاهان و محصولات پیش مخلوط انجام می دهد.
در چین نیز، روش مقایسه رنگ نمک Reineck (17481-1998(GB/T روش استاندارد ملی برای بررسی مقدار کولین در پیش مخلوط خوراک است. بهر حال، به خاطر واریانس زیاد، این روش تنها برای بررسی مقادیر کم کولین در سطح میلی گرم در کیلوگرم مناسب است و برای غلظت زیاد (75-50% )، این روش مناسب نیست.
یک روش پیشرفته، روش ثقل سنجی نمک Reinecke ( Reinecke Salt Gravimetric ) است که برای بررسی آزمایشگاهی مقدار کولین کلراید به کار می رود و برای تشخیص تقلب های جدید در بازار آینده، استفاده می شود. یک سری آزمایشات نیز برای تأیید نهائی پیشنهاد می شود. آزمایشاتی نیز برای تأیید دقت، اطمینان و سازگاری این روش ها با استفاده از محصولات واقعی و تقلبی انجام شده است.
روش ثقل سنجی نمک Reinecke
تغییرات جزیی در روش استاندارد مقایسه رنگ Reinecke انجام گرفته که شامل درجه حرارت آب عصارهگیری ( ثابت شده در 3±70 درجه سانتیگراد) حذف آلودگیهای موجود نظیر تری متیل آمین (TMA) و مقداری آمینهای اولیه و ثانویه، مقدار NaOH (3 میلیلیتر) زمان پختن (5 دقیقه) و pH (6-5). سایر موارد در این آزمایش مشابه قبل است.
کروماتوگرافی یون
نتیجه جداسازی
صحت روش
برای آزمایش صحت، در ابتدا غلظتهای مختلفی از کولین کلراید (75% و 50% ) و مقدار مشخص TMA-HCL در محیط فرموله شده مایع و حامل چوب میانی ذرت ، غلاف برنج و یا سبوس برنج تهیه میشود.
نتایج نشان میدهد که بدون توجه به مواد مورد آزمایش، و یا فرمولاسیون اولیه، روش Reinecke سطح بالایی از صحت رادر بر دارد. با تراکم معمول 75-50% در این روش میانگین بازیافت کولین 1/100% با خطای آزمایش 71/0% است.
مقایسه آزمایشگاهی
چند آزمایش جهت تأیید اعتبار روش ثقل سنجی نمک Reinecke انجام گرفت. جدول 4- نتایج صحت این روش را تا حد زیادی(100%) با CVحدود 44/0% نشان میدهد.
مقایسه
مقایسهای با استفاده از 2 روش فوق برای تعیین مقدار 50% کولین کلراید در یک خوراک انجام گرفته است.
بازیافت و دقت
از مواد حامل مختلفی مانند چوب میانی ذرت، غلاف برنج، گندم و سیلیکا که دارای مقادیر ثابتی از کولین کلراید هستند، استفاده میشود. سپس عصاره گیری، تیتراسیون و رقیق شده و با روش کروماتوگرافی یونی آنالیز میشوند. نتایج صحت و دقت روش کروماتوگرافی یونی نشان میدهد که میانگین بازیافت در حاملهای مختلف حدود 7/100% با میانگین CV 88/0% است .
مقایسه
برای مقایسه بین روش ثقل سنجی نمک Reinecke، روش کروماتوگرافی یونی و روش تیتراسیون اسید پرکلریک، 12 نمونه کولین کلراید موجود در بازار جمعآوری شد (جدول 7 ). برای محصولات کولینی که از کیفیت خوبی برخوردار بودند. اختلاف بین نتایج این روشها بسیار کم بود (کمتر از 3% ). این سه روش میتوانند نیاز اولیه تعیین مقدار کولین را بطور صحیح برآورده سازند. ولی در محصولات تقلبی (12-8 نمونه) فقط روش ثقل سنجی نمک Reinecke و کروماتوگرافی یونی صحیح هستند و قادر به تشخیص محصول واقعی از تقلبی میباشند در صورتیکه روش تیتراسیون اسید پرکلریک قادر به انجام آن نیست.
نتایج آنالیز در اروپا
براساس روش پیشنهادی ثقل سنجی نمکReinecke آزمایشگاه UCB در بلژیک آنالیزی روی 6 نمونه کولین کلراید موجود در بازار انجام داد (جدول8).
این نتایج بیشتر اختصاصی بودن و صحت روش ثقل سنجی نمک Reinecke و کروماتوگرافی یونی را تأیید میکند. این دو روش تشخیص محصولات تقلبی را ممکن میسازد.
نتیجهگیری
برای تخمین مقدار کولین کلراید در نمونههای تجاری کولین کلراید روش Volhardt ( نام دیگر آن Mohr ) یک روش سریع و قابل اعتماد است، اما فقط در محصولی که مخلوط نمکهای دیگر ( بطور تقلبی) مانند کلرید سدیم، کلرید کلسیم و مانند آن نباشد. چون این روش، مقدار کلرید را اندازهگیری میکند و فرض براین است که نسبت بین مقدار کولین و مقدار کلرید 1:1 است.
اگر شکی در این مورد وجود داشته باشد. روش ثقل سنجی نمک Reinecke به عنوان روش معمول و روش کروماتوگرافی یونی به عنوان تأیید نهایی توصیه می شود. هر دو روش اختصاصی هستند و می توانند بطور صحیح و دقیق محصول تقلبی را تشخیص دهند.
بعلاوه، مراحل انجام این روشها ساده و آسان است. خصوصاً اینکه روش ثقل سنجی نمک Reineck احتیاج به تجهیزات پیشرفته در آزمایشگاه ندارد و نیاز کاربران را تأمین می کند.
چگونه یک خریدار میتواند درباره کولین کلراید خریداری شده، اطمینان حاصل کند؟
1- انتخاب یک شرکت معتبر
2- پرسش در مورد گواهینامههای کیفی کارخانه
3- آگاه شدن از تفاوتهای میان آزمایشات کیفی
4- انتخاب دقیق آزمایش (آزمایشات) برای تأیید کیفیت محصول
5- آگاهی از اینکه کمترین هزینه تولید ممکن نیست، کیفیت بالاتری را دربرداشته باشد.
با در نظر گرفتن برخی ملاحظات خریدار میتواند از موارد زیر اجتناب کند:
1-هزینه بیشتر برای کولین کلراید
2-ضریب تبدیل غذایی(FCR) بالاتر به خاطر دریافت کمتر کولین کلراید
3-اختلال در اعمال متابولیکی که به خاطر کمبود کولین سبب میشود و میتواند ساختمان سلول، متابولیسم چربی در کبد و تشکیل استیل کولین را تحت تأثیر قرار دهد.
شرکت بالکم بزرگترین تولید کننده کولین کلراید در دنیا، فعالیتها و فرآیندهای کنترل کیفی صنعتی شدیدی انجام میدهد. خریداران میتوانند از آنچه که تحویل خواهند گرفت، اطمینان حاصل کنند.
تولید کننده ای که محصول با کیفیت، سرویس عالی
و تحویل به موقع، با قیمت رقابتی را پیشنهاد می کند.
بخش بهداشت و تغذیه حیوانات بالکم یکی از 3 بخش شرکت بالکم است. علاوه بر محصولات کولین کلراید دیگر تولیدات مواد اولیه خوراک بالکم شامل:
1- عناصر معدنی کیلات شده Keyshure®
2- انواع مواد مغذی محافظت شده ( میکروکپسوله) مانند کولین Reashure®
- بالکم می تواند کیفیت کولین کلراید را ارزیابی کند. اینکه خوب است یا چندان خوب نیست.
- بالکم 100% مواد اولیه خود را از تهیه کننده هائی با رکوردهای محرز کیفیت تأمین می کند. استانداردهای کیفیتی همه مواد بایستی قبلاً توسط بالکم به اثبات رسیده باشد. بعلاوه مواد اولیه باید موردآزمایش کنترل کیفی قرار گیرند.
- بعد از تولید نیز هر محصول مورد آزمایش قرار می گیرد و برای هر محموله گواهی نامه آنالیز تهیه می شود.
بالاترین استاندارد های صنعتی |
|
عموماً بالکم بالاترین استانداردهای صنعتی را برای محصولات کولین کلراید در نظر دارد. مقدار کولین کلراید روی برچسب محصول همان مقداری است که تحویل داده می شود و کارخانه با افتخار در حفظ گواهی نامه های کیفی صنعتی می کوشد.
به عنوان یک پیشرو در صنعت، بالکم تأکید بر کیفیت محصولات کولین کلراید از طریق زیر دارد:
1- کنترل کلیه مراحل تولید
2- مقدار رطوبت زیر 5/2%
3- غلظت بالای کولین کلراید
4- توانائی مناسب برای اسپری کردن کولین کلراید در یک حامل
5- محصولات عاری از غبار به خاطر پخش ذرات
6- قابلیت خوب برای مخلوط شدن
7- سطح پائین تر متیل آمونیوم (TMA ) که نشان دهنده کیفیت بالای آن است نه ناخالصی آن، مقدار TMA زیاد سبب بوی شبیه به ماهی می شود. سطح بالای TMA یک فاکتور منفی در کیفیت است.
8- عاری از دی اکسین، میزان دی اکسین و افلاتوکسین بایستی زیر سطح اطمینان استاندارد صنعتی باشد.
9- دسترسی به محصول عاری ازGMO ((Genetically Modified Organism
10- حداقل مواد زائد
11- ارزش تغذیه ای حامل
12- بسته های با دوام با پوشش پلی اتیلن
13- گواهی نامه های : HACCP ، FEMAS ، FAMIQS ، FCC ، USP ، ISO 9002 و غیره
حداقل رطوبت
مقدار رطوبت پائین درکولین کلراید و پیش مخلوط های بالکم در ممانعت از تخریب ویتامین ها کمک می کند. نفوذ آب در پیش مخلوط ها سبب ناپایداری ویتامین می شود. این ناپایداری به نوع ویتامین، حرارت، نور و غیره نیز بستگی دارد. نفوذ آب به خاطر ویژگی جاذب رطوبت بودن کولین کلراید ایجاد می شود.
عاری از دی اکسین
در نوامبر 2001، غلظت مجاز دی اکسین 75/0 نانوگرم در کیلو گرم برای مواد خوراکی و تا 6 نانوگرم در کیلوگرم در روغن ماهی طبق دستور اتحادیه اروپا 2001/102/EC و همچنین WHO-PCDD/F-TEQ اعلام شد.
با وجود تضمین تولید کنندگان مواد خام ، بالکم مواد خام را بطور تصادفی مورد آزمایش قرار می دهد و از بالاترین کیفیت استفاده می کند. همچنین برای خشک کردن کولین کلراید (در حامل ) از حرارت غیرمستقیم استفاده می کند.
عاری از GMO
در اتحادیه اروپا، بیش از 9/0% GMO در غذای انسان یا خوراک حیوان مجاز نیست. هنگامی که نیاز به محصول عاری از GMO باشد، بالکم با استفاده از رقیق کننده های اروپائی، تضمینی که تهیه کنندگان مواد اولیه می دهند، انجام آزمایشاتی بطور تصادفی و بازدید از محل تولید ضمانت قطعی می دهد.